قلبمان باز هم از شنیدن خبر تجاوز به 41 دختر ایرانشهری به تنگ آمد
باز هم تجاوز...
باز هم منطقه محروم...
باز هم... ایرانشهر ...
شاید اگر حاشیه نشین نبودیم
و یا شاید اگر در دل حکومت جمهوری اسلامی جایگاه بالاتری داشتیم
این ننگ برای ما رخ نمی داد و یا کمتر بود
چرا باید زنان مسلمان ندیده گرفته شوند
چرا نباید تعلیم داده شوند؟
چرا مثل تمام مردان مسلمان حق آموختن و نظر دادن ندارند...؟!
جرم زنان سرزمینم چیست که باید درد را به جان بخرند و دم برنیاورند؟
که نباید بلند بخندند چون صدایشان باعث تحریک دل های بیمار است؟
که نباید در کوچه های تنگ و تاریک قدم بگذارند چون "زن" هستند...؟!
آری... در کشوری که از اسلامی بودن تنها "نامش" را یدک می کشد
این جرم ها بعید نیست
ولی جواب دل های شکسته و روح پریشان دخترکان سرزمینم را چه کسی خواهد داد؟
آرامش را چه کسی نصیب قلب پاره پاره پدران و مادران قربانیان خواهد کرد؟
مسیولین؟
مردم؟
الله سبحان... خودت شاهد باش که ما در جایی زندگی می کنیم که دستمان به هیچ کجا بند نیست برای آزادی و رهایی جان و ناموسمان بند به قفسیم که تنها پرزدن در این قفس را مجال داریم و بس...
قفس برایمان تنگ است
بال هایمان شکسته
دل هایمان نیز...
دل های تمام زنان و دختران مان خون است...
خدایا
خودت داد دل مارا از ظالم بستان
و ما را از دست ستمگران رهایی بخش...
#دختران_ایرانشهر_را_دریابید
514